شعر کودکانه *
«یادت باشه بعد از غذا
روزی سه بار
صبحانه و شام و ناهار
دندونات رو پاک بکنی
بشوری و مسواک بکنی.»
"مثـــل درختـه دیـــن مـا که خوب و سبز و باصفـاست
ریشه داره، شاخه داره سایهاش به روی سر ماست
اصول دین ریشـههاشه که اون رو محکــــم میکنـه
آب و غــذا بهــش میده تا بـــاد اونـــو خـــــم نـکنــه"
اینور دوید، اونور دوید
رفت و به قورباغه رسید.
-آی تو که قورقور میکنی
قورقور از اون دور میکنی
گرسنه بشی چی میخوری؟
قورباغه گفت: قور، قور، قور
درد و بلا دور، دور، دور
تو برکه آواز میخونم
ساکت میشم، باز میخونم
وقتی گرسنهام بشه
هی میخورم مگس و پشه
موشموشی گفت:
-مگس و پشه دوست ندارم
گرسنهام، چی بخورم؟
بالاخره یک صبح زود
پروانهای فریبا
با رنگ و روی زیبا
از پشت رختخواب پیچ اومد روی متکا.
بال و پرش رو باز کرد
توی اتاق پرواز کرد.
فلفلی پروانه رو دید
از جا پرید
پنجرهها رو وا کرد
بچهها رو صدا کرد.
با چی برم؟ با چی نرم؟
کاش مثل برق و باد برم
بهتره اسکیت بپوشم
با سرعت زیاد برم
-کواک کواک!
- صدای کیه؟
-اردکی که سفیده
بابا برام خریده
رفته توی آب و شنا میکنه
کواک، کواک سر و صدا میکنه
مشغول آببازی شده
با ماهی همبازی شده
هِی میره پایین و میاد روی آب
پیرهن او خیس نمیشه توی آب